داستان زنجره و بچه‌ها

زنجره روی درخت در حال پوست اندازی است.

بعد از پرنده‌نگری با بچه‌ها داشتیم بازی اِستُپ هوایی بازی می‌کردیم که یکیشون صدا زد و گفت که اینجا روی درخت یه چیزی هست!
بچه‌ها حدسهایی داشتن و حدسشون جیرجیرک بود اما خوب در واقع، زنجره‌ای بود که دیگه لباس قبلیش به کارش نمی‌اومده و اونو درآورده بود و پوست جدیدی رو توی جریان رشدش به تن کرده بود.

بنظرم زنجره‌ها رو میشه نماد پذیرش تغییر دونست.

صدای زنجره رو پخش کردم و با بچه‌ها شنیدیمش. پرنده گری بهانه‌ایه که از این دریچه به محیط اطراف و موجودات دیگه هم با دقت بیشتری نگاه کنیم.

کودکان در حال پرنده نگری
بچه‌ها در حال کنجکاوی و دقت در اجزاء پوست زنجره روی درخت
زنجره روی درخت در پارک شهر
زنجره ای که پوست قدیمی رو رها کرده و رفته به ادامه سفر زندگیش

زنجره Cicadas

زنجره یکی از شگفتی‌ها توی حیات وحشه و بلندترین صدا رو توی دنیای حشرات داره. اونها می‌تونن حتی تا چند سال زیرزمین بونن و توی زمان و فصل مناسب از زیر خاک بیرون بیان و اینطوری میشه روی تنه درختها بعد از جلداندازی دیدشون و صداشو رو شنید.

این برنامه با هماهنگی دوستانم علی صفدری و هستی عزیز در گروه شوق کاوش انجام شد و خوشحال بودم که در کنارشون بودم و یکمی با بچه ها راجب پرنده‌ها و دنیای جانوران صحبت کردیم و دیدیمشون.

دمتون هیرکانی